کامران و هومن بهترین هستن
نویسنده: کامران بهروزی(84/8/17 :: 11:18 عصر)
|
با یک سوال جالب شروع کنیم، یکی خیلی با هرس و جوش ازتون پرسیده که این آهنگ "نمره بیست کلاسو نمی خوام" ، هیچ جای این آلبوم جدید نیست، میشه اینو برای من بفرستید!
کامران: یعنی چی هیچ جای آلبوم نیست! اسم آلبوم جدیدمون "بیست" هست و این آهنگ اول آلبومه و آهنگ "من تو را می خوام" هفتمه!
هومن: من فکر کنم ایشون نسخه غیر قانونی این آلبوم را خریدن!
نکته اخلاقی: هیچوقت نسخه غیرقانونی نخرین تا اینجوری ضایع نشین!
کامران: در این آلبوم هشت آهنگ و دو دکلمه وجود داره که یکی از دکلمه ها کار مریم حیدرزاده عزیزمونه واون یکی هم با صدای نازنین رامین هست.
خیلی سال ما منتظراین آلبوم بودیم، نه؟
کامران: آره تقریبا دوسال طول کشید! یک توضیح در مورد آلبوم بیست بدم، رامین زمانی تهیه کننده این آلبومه. ما از خیلی قدیم (16 سالگی) با رامین دوستیم ، از قبل اینکه بریم بلک کتز، گروه پرواز را با هم تشکیل داده بودیم.
بعد از اون هم، من و هومن و رامین همون راهی را که از قدیم روشن می دیدیم، ادامه دادیم. با اشعار زیبای مریم حیدر زاده، که واقعا نمره یکه و احساساتش این آلبوم را زنده کرده و پشتیبانی سعید سیام (هومن: عمو سعید!) که بدون کمک ایشون، درست کردن این آلبوم با این کیفیت امکان پذیر نبود و خوشبختانه مردم هم از کاره تازمون خوششون اومده.
حرف از مریم حیدر زاده شد، من یک چیزی در مورد شما تشخیص دادم که پشت تلفن به مریم هم گفتم و اونهم تکیه کلام شما "آخی" هستش!
کامران: آره واقعا هم "آخی"! حتی اگر ما دلخوری داشته باشیم با اشعار مریم حیدرزاده همش برطرف میشه، ما بدنبال صلح و صفا و صمیمت هستیم. به قول اینوریها "Peace". اگر آخی هم میگیم اونهم از ته دله!
همین چند شب پیش هم شما اینجا مراسم اهدا امضا داشتین، که تعداد خیلی زیاد آدم اومده بودن و گروه گروه باهاتون عکس می گرفتن، چند ساعت اینجا بودید؟
هومن: سه چهار ساعتی بودیم!
کامران: آره، دوستان خیلی محبت داشتن، خیلی عکس گرفتیم و به خاطر فلاشهای زیاد دوربینهای عکاسی مجبور شدیم که عینک آفتابی بزنیم تو شب!
|
هومن: آره فکر نکنید که دلیل خاصی وجود داشته که در شب عینک آفتابی زده بودیم!
( وقتی کامران داشت حرف میزد، یک صدای تق و تقی می اومد! این صدای یکی از گردنبدهایی بود که به گردنش بود )
آقا قضیه این گردنبند چیه؟
هومن: اینو پسر خالمون با دست کرده، به شکل حروف K و H اول اسامی کامران و هومن که در ضمن علامت ما هم هست.
کامران: این کیف هم هدیه دوستان هست. ما سعی می کنیم با استفاده از هدایای دوستان برروی صحنه، ازشون تشکر خودمون را نشون بدیم.
قضیه این النگو ها چی هست؟ ( به شوخی!)
کامران: اینا النگو نیستن! دستبندهایی هستن که مادرمون بهمون هدیه داده!
|
ویدیو، رقص و زانوی کبود...
این ویدیو آهنگ منو ببخش هم جالب بود، کمتر میشه ایرانی سیاه سفید کار کنن!
کامران: نه اون ویدیوی این آهنگ نیست ، اون فقط جنبه تبلیغی داره، تا برگردیم شروع می کنیم به ساختن ویدیوی اصلی.
بهتون قول میدیم که تمامی ویدوهای آهنگهای این آلبوم جدید را بزودی می سازیم. آلبوم جدیدمون هم شروع کردیم که تا سال دیگه به بازار میاد. یکعالمه برنامه کنسرت هم برای ایرانیان خارج از کشور داریم.
|
بعد از اینجا هم میرین دبی برای فیلمبرداری ویدوی یکی از آهنگها؟
کامران: نه ، برای ساخت یک ویدیو تبلیغاتی یک شرکت تجاری لباس. در ضمن دردبی هم کنسرت داریم.
هومن میگن چرا دوست داری مثل مایکل جاکسون برقصی؟
هومن: من دوست ندارم "مثل" مایکل جکسون برقصم بلکه از رقصهاش الگو گرفتم، نه تنها مایکل جکسون، خیلی های دیگه هم هستن.
کامران: خیلی خواننده های معروف و جدید دیگه هم هستن که از کارهای مایکل جکسون الهام می گیرن. اگر کسی از کار یک هنرمند الگو بگیره و خودش هم به اون کار اضافه بکنه، هیچ ایرادی نداره. این همه توجه به کارهای مایکل جکسون بدلیل اینکه خیلی ها کارهاش را دوست دارن، مخصوصا در ایران.
حالا مایکل دیگه در دادگاه تبرئه شده، پس موضوع حله، ولی یکم ایرانی هم به حرکات اضافه کنید دیگه...
هومن: آره حتما، مثلا در آهنگ من تو را میخوام ، وسط هیپ – هاپ خوندن یکهویی ریتم شش هشت می آید که میشه باهاش قر ایرانی داد!
کامران: نه، یکی که صداش شبیه به Shaggy هست، اهله جاماییکائه، که یک انرژی خاصی به آهنگ داده.
یکی پرسیده که در مورد آهنگ با تشکر از شما توضیح بدید.
کامران این اولین آهنگی بود که ما با هم خوندیم. شعرش از اشکان رحیمی هست که خوب حس ماها را فهمیده و از اون به بعد با شعرهای اشکان حسابی ارتباط برقرار کردیم.
این شعر به صورت خیلی مودبانه به کسی که بدی کرده، اعتراض می کنه، در واقع این شعر سعی میکنه بگه که حتی اعتراص هم میتونه مودبانه باشه!
کی ضبطش کردین؟
کامران: یک سال و نیم پیش ولی آخرین آهنگ آلبومه. ما ترتیب آهنگهای آلبوم را طوری تنظیم کردیم که شنوده کم کم با آهنگها خو میگره و بره جلو و تمامی تنظیم این آهنگ به صورت زنده انجام شده.( یعنی همه سازها و خواندنها همزمان انجام شده و ضبط شده، نه جدا جدا)
هومن زانوت زخم شده نه؟
هومن: آره رفته بودیم کوه در لس آنجلس که اونجا خوردم به یک سنگ.
کامران: نه سنگ خورده به پاش!
اینجا هم دقت کردین در کنار سواحل آنتالیا ورزشهای عجیب غریبی وجود داره؟ با چترپشت قایق می کشنت!!
کامران: آره، بهزاد نظرت چیه دفعه دیگه در حین انجام این ورزش مصاحبه را انجام بدیم؟
یکعالمه سوال هم در مورد زندگی خصوصی شماها به دست ما رسیده که تصمیم ندارم بپرسم، چون باید یاد بگیریم که به زندگی شخصی هنرمندها احترام بگذاریم و از مرزهاشون اونورتر نریم!
کامران: واقعا این مدتی که در آنتالیا بودیم با بچه ها زندگی کردیم، از صبح تا شب با هم بودیم.
هومن: حتی استخر هم با هم رفتیم! (یعنی خیلی خصوصی شدیم!)
شنیدم آهنگ "اون با من" قراره که در شبکه MTV پخش بشه؟
هومن: آره، با ما تماس گرفتن و قراره در MTV اروپا پخش بشه. شعرش را هم کامران گفته!
کامران: شعرش کاره منه، البته با کمک مریم حیدرزاده. اون قسمت انگلسیش با صدای هومن، یک شیطونی خاصی به این آهنگ داده.
ویدیو این آهنگ همونیه که در یک اتاق سفید با تعدادی دختره؟
کامران: آره اون دختری که جلو همه هست و موهاش را تکون میده ، خواهرمونه، کتی.
یک خبر داغ ویژه طرفدارهای روز هفتم ندارید؟
کامران: مجموعه کاملتر آلبوم جدیدیمون، شامله تمامی ویدو آهنگها و پشت صحنه و ویدیوی کنسرتها ، بزودی به بازار می آید و درسال آینده میلادی یک کنسرت خیلی بزرگ برای 11 تا از قهرمانهای وطن برگزار میشه، که ما هم در اون شرکت می کنیم!
(مرموزه!)
پس منتظر خبر بعدی در این رابطه باشین!
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کل بازدید:54798
بازدید امروز:5
بازدید دیروز:1
اوقات شرعی
درباره خودم
لوگوی خودم
لینک دوستان
حضور و غیاب
اشتراک
آرشیو